اندوه شبانه
نویسنده:
ماریکه لوکاس رینه فلت
مترجم:
رعنا موقعی
امتیاز دهید
نویسنده کتاب رعنا موقعی، کتاب را با نام مستعار رزا دیبا منتشر کرده است.
این رمان درخشان را دختر سیسالۀ هلندی نوشته است. او جوانترین برندۀ بوکر بینالمللی است و در ۲۰۲۰ این جایزه را بهدست آورد. رینه فلت با نبوغ ادبیاش تمام خوانندگان و داوران را تحت تأثیر قرار داد.
رمان اندوه شبانه، با نظرگاه اول شخص، و به مدد آفریدن راوی نوجوانی خیالجو و خیالآفرین، تأملی دربارۀ بلوغ، مذهب، مرگ و بسیاری چیزهای دیگر است که جزء پرسشهای اصلی هر انسانی در گذرگاه عمر است. هنر نویسنده، باز کردن دریچۀ ذهن دختریست که همۀ اتفاقها را از فیلتر نگاه و دریافت خود میگذراند و وجهی به آن میبخشد که بازتابشان شبیه هیچ اتفاق دیگری نیست.
یکی از هنرهای نویسنده، رویارویی با مذهب و انسانهای مذهبیست. نه با دشنام، نه با طعن و مضحکه، نه با هجو، بلکه با بازنمایی برون و درونشان. پدر و مادر راوی، در برونه از کتاب مقدس میگویند، اما در درونه به یأس و افسردگی گرفتارند. میخواهند از خود بگریزند. مادر میخواهد با مرگ آرام بگیرد و پدر میخواهد جایی برود که هیچکس نشانی از او نیابد. به همین دلیل است که راوی در بخشی از رمان میگوید: «یعنی ما بذر بودیم؟ با خودم فکر کردم، نه ما بذر نیستیم. پدر و مادرها در فرزندانشان به زندگی ادامه میدهند، اما در ما این جنون است که به زندگی ادامه میدهد.» نویسنده جنون برآمده از مذهب را رقم میزند؛ جنونی که پایانش برای همهچیز مرگ است. گویی آدم مذهبی به هرچه که دست میزند بهسمت نیستی روانهاش میکند.
دومین نکتهای که در این رمان بسیار برجسته است، مسئلۀ بلوغ است. نویسنده مکانیسم ارتباط زن و مرد را از نگاه دختری نوجوان نمایان کرده است. جستوجوگری در این خصوص و مکاشفههای خیالورزانه در جایاجای رمان به چشم میخورد. همچنین خردهروایتهای دلپذیر زیادی در این رمان هست که به کشش و حسن تعلیق آن یاری میرساند.
بیشتر
این رمان درخشان را دختر سیسالۀ هلندی نوشته است. او جوانترین برندۀ بوکر بینالمللی است و در ۲۰۲۰ این جایزه را بهدست آورد. رینه فلت با نبوغ ادبیاش تمام خوانندگان و داوران را تحت تأثیر قرار داد.
رمان اندوه شبانه، با نظرگاه اول شخص، و به مدد آفریدن راوی نوجوانی خیالجو و خیالآفرین، تأملی دربارۀ بلوغ، مذهب، مرگ و بسیاری چیزهای دیگر است که جزء پرسشهای اصلی هر انسانی در گذرگاه عمر است. هنر نویسنده، باز کردن دریچۀ ذهن دختریست که همۀ اتفاقها را از فیلتر نگاه و دریافت خود میگذراند و وجهی به آن میبخشد که بازتابشان شبیه هیچ اتفاق دیگری نیست.
یکی از هنرهای نویسنده، رویارویی با مذهب و انسانهای مذهبیست. نه با دشنام، نه با طعن و مضحکه، نه با هجو، بلکه با بازنمایی برون و درونشان. پدر و مادر راوی، در برونه از کتاب مقدس میگویند، اما در درونه به یأس و افسردگی گرفتارند. میخواهند از خود بگریزند. مادر میخواهد با مرگ آرام بگیرد و پدر میخواهد جایی برود که هیچکس نشانی از او نیابد. به همین دلیل است که راوی در بخشی از رمان میگوید: «یعنی ما بذر بودیم؟ با خودم فکر کردم، نه ما بذر نیستیم. پدر و مادرها در فرزندانشان به زندگی ادامه میدهند، اما در ما این جنون است که به زندگی ادامه میدهد.» نویسنده جنون برآمده از مذهب را رقم میزند؛ جنونی که پایانش برای همهچیز مرگ است. گویی آدم مذهبی به هرچه که دست میزند بهسمت نیستی روانهاش میکند.
دومین نکتهای که در این رمان بسیار برجسته است، مسئلۀ بلوغ است. نویسنده مکانیسم ارتباط زن و مرد را از نگاه دختری نوجوان نمایان کرده است. جستوجوگری در این خصوص و مکاشفههای خیالورزانه در جایاجای رمان به چشم میخورد. همچنین خردهروایتهای دلپذیر زیادی در این رمان هست که به کشش و حسن تعلیق آن یاری میرساند.
آپلود شده توسط:
samiyari
1401/03/18
دیدگاههای کتاب الکترونیکی اندوه شبانه